خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ یک روز برانکو ایوانکوویچ که دستیار میروسلاو بلاژویچ بود سالی ۱۲۰ هزار دلار معادل ۱۲۰ میلیون تومان حقوق میگرفت و خدا را هم سپاسگزار بود. چرا؟ چون چندین برابر کشورش پول میگرفت! چرا؟ چون شغل پردرآمدی داشت! بلاژویچ شکست خورد و رفت و برانکو ماند و بال و پر باز کرد! قهرمانی در مسابقههای فوتبال بازیهای آسیایی سال ۲۰۰۲ دستمزد برانکو را به سالی ۴۵۰ هزار دلار افزایش داد که خیلی خیلی پول بود و از جیب مردم (بودجه دولت) تأمین میشد! مردم هم حرفی نداشتند، میتوان گفت با طیب خاطر سه برابر شدن دستمزد پروفسور را و بقیهاش را هم قبول کرده بودند! در واقع مردم به «یکسوم» شدن ارزش پول و نقدینگیشان رضا میدادند! گویا که چارهای هم نبود! روند سه برابر شدن پرداختهای اینچنانی و جریان نزول ارزش پول- روی روال یکسوم- ادامه داشت و ادامه دارد! گاهی اندکی کمتر رشد میکند و اغلب بیبهانه بالا و بالاتر میپرد! آقای ایرج عرب در شکوائیه رضایتمدارانه خود به قیمت ۸ میلیارد تومانی «پول بهای» دریافتی برانکو که مردم میگویند نوش جانش، چون قهرمانی آفریده و جام هم آورده، اشاره میکند که حالا معادل ۲۴ میلیارد تومان برای ملت تمام میشود! ولی ایشان نمیگوید که این چرخه ۴۸ برابری به حساب یک دینار – یک دینارش از جیب مردم خارج و تأدیه میشود! چه مردم فوتبالدوست! چه مردم غیرفوتبالدوست! چه هواداران برانکو یا مخالفان تمام مربیان خارجی! تیمی که چند سال پیش با رقم ۴۰۰ میلیون و ۶۰۰ میلیون و ۱۰۰۰ میلیون (یک میلیارد تومان) بسته میشد، حالا برای یک بازی در آزادی باید بیش از ۸۰ میلیون تومان کرایه زمین مسابقه بدهد! پول کرایه زمین تمرین سر به فلک میساید! بابت تهیه توپ و لباس تمرین و کفش تمرین و وسایل کمکآموزشی که دیگر نگو! پول خون پدرانشان را میخواهند! و همه را، از جیب مردم! همه را از محل ارزش افزوده کار جهادی مردمی که جز کار کردن، سرمایهای ندارند و چارهای هم! هر روز همه چیز گران میشود و چرا فوتبال دولتی ما، جا بماند و کم بیاورد؟! خرج که از کیسه مردم بود، حاتم طائی شدن آسان بود! پربها شدن نرخ دلار و انواع ارزها، کاستن و کاهیدن از ارزش پول ملی، چشم و همچشمی بر سر استخدام مربیهای ولو باکیفیت خارجی که انگشتشمار هم نیستند و به خدمت درآوردن بازیکنانی که مفت هم گرانند، همه از دلایل صعود مقاومتناپذیر هزینه تیمداری است، ولی اصل ماجرا همانی است که باید مرتب تکرار کرد: … پرداختن پول از جیب مردم و از حساب ملت!
کمیته اخلاق و اقدام سریع
کمیته اخلاق که مثل همیشه، در ماجرای فینال جام حذفی هم دیر وارد عمل شد و هنوز هم حکمش را علنی و معلوم نکرده است، چه زمانی قرار است در یک مورد و همه موارد دست به کار شود؟ آیا درست و عاقلانه و شرط مدیریت این نیست که علاج واقعه را قبل از وقوع بیابند و تدبیر کنند تا دچار گرفتاری و دردسرهای عدیده ناشی از «دیرجنبی» و دست روی دست گذاشتن نشویم؟
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
و چرا عقلای کمیته اخلاق کاری نکنند که نتیجهاش پشیمانی و پشت دست گزیدن نباشد؟ چرا آنها که چوبخطشان پر است و کوس و آوازه سقوط طشتشان از هر بامی بلند است از غمض عین و چشمپوشی و نادیده انگاری و زیر سبیل رد کردن برخوردار شوند؟
چرا، سرِ چشمه را با یک، دو بیل نگیریم که مجبور نشویم به پیل و به فیل و به آواربرداری و به تدابیری که حکم هیچ تدبیری را انشا و امضا نمیکند!
کمیته اخلاق را دعوت میکنیم به پیشدستی و به پیشدستانه عمل کردن و به کنار نیامدن با مصادیق بداخلاقی!
کمیته اخلاق و اقدام سریع
کمیته اخلاق که مثل همیشه، در ماجرای فینال جام حذفی هم دیر وارد عمل شد و هنوز هم حکمش را علنی و معلوم نکرده است، چه زمانی قرار است در یک مورد و همه موارد دست به کار شود؟ آیا درست و عاقلانه و شرط مدیریت این نیست که علاج واقعه را قبل از وقوع بیابند و تدبیر کنند تا دچار گرفتاری و دردسرهای عدیده ناشی از «دیرجنبی» و دست روی دست گذاشتن نشویم؟
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟
و چرا عقلای کمیته اخلاق کاری نکنند که نتیجهاش پشیمانی و پشت دست گزیدن نباشد؟ چرا آنها که چوبخطشان پر است و کوس و آوازه سقوط طشتشان از هر بامی بلند است از غمض عین و چشمپوشی و نادیده انگاری و زیر سبیل رد کردن برخوردار شوند؟
چرا، سرِ چشمه را با یک، دو بیل نگیریم که مجبور نشویم به پیل و به فیل و به آواربرداری و به تدابیری که حکم هیچ تدبیری را انشا و امضا نمیکند!
کمیته اخلاق را دعوت میکنیم به پیشدستی و به پیشدستانه عمل کردن و به کنار نیامدن با مصادیق بداخلاقی!